هوش مصنوعی: حکیمی به پسرانش پند می‌دهد که هنر بیاموزند، زیرا مال و دولت دنیا زوال‌پذیر است اما هنر پایدار و ارزشمند است. هنرمند حتی اگر ثروت را از دست بدهد، باز هم مورد احترام خواهد بود، در حالی که بی‌هنران سختی می‌کشند. در ادامه، مثالی از عواقب بی‌هنری با داستان وزیر دانشمند و پسران نادانش بیان می‌شود.
رده سنی: 12+ متن دارای مفاهیم اخلاقی و آموزشی است که برای نوجوانان قابل درک و الهام‌بخش است. همچنین، استفاده از زبان ادبی و تمثیل‌های تاریخی ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال نامفهوم باشد.

حکایت شمارهٔ ۲

حکیمی پسران را پند همی‌داد که جانان پدر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم و زر در سفر بر محل خطر است یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده وگر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است هر کجا که رود قدر بیند و در صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.
سخت از پس از جاه تحکم بردن
خو کرده به ناز جور مردم بردن

***
وقتی افتاد فتنه‌ای در شام

هر کس از گوشه‌ای فرا رفتند
روستا زادگان دانشمند

به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی به روستا رفتند
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.