هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از قدرت و عظمت خود سخن میگوید. او خود را مانند آب آرام و سپس طوفان ویرانگر توصیف میکند که قادر به شکافتن فلک و ایجاد قیامت است. شاعر همچنین از عشق و رهایی از حبس وجودی خود میگوید و تأکید میکند که او از عشق و غلیظترین احساسات سرچشمه میگیرد. در نهایت، او خود را گویندهای بیمنتها میداند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده مانند قیامت و شکافتن فلک نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده میشود.
غزل شمارهٔ ۱۵۲۴
چو آب آهسته زیرِ کَهْ دَرآیَم
به ناگَهْ خَرمَن کَهْ دَررُبایَم
چَکَم از ناودانْ من قَطرهْ قَطره
چو طوفانْ من خَرابِ صد سَرایَم
سَرا چِبْوَد؟ فَلَک را بَرشِکافَم
زِ بیصبریْ قیامَت را نَپایَم
بَلا را من عَلَف بودم زِ اَوَّل
وَلیک اکنون بَلاها را بَلایَم
زِ حَبْسِ جا مَیابا دل رهایی
اگر من واقِفَم که من کجایم
سَرِ نَخْلَم ندانی کَزْ چه سوی است
دَرین آب اَرْ نِگونَت مینِمایَم
نه قُلماشیست لیکِن مانَد آن را
نه هَجوی میکُنم نی میسِتایَم
دَمِ عشق است و عشقْ از لُطفْ پنهان
ولی من از غَلیظیهایِهایَم
مَگو کُهْ را اگر آرَد صَدایی
که ای کُهْ نامَدی گفتی که آیَم
تو او را گو که بانگِ کُهْ از او بود
زِهی گوینده بیمُنْتَهایَم
به ناگَهْ خَرمَن کَهْ دَررُبایَم
چَکَم از ناودانْ من قَطرهْ قَطره
چو طوفانْ من خَرابِ صد سَرایَم
سَرا چِبْوَد؟ فَلَک را بَرشِکافَم
زِ بیصبریْ قیامَت را نَپایَم
بَلا را من عَلَف بودم زِ اَوَّل
وَلیک اکنون بَلاها را بَلایَم
زِ حَبْسِ جا مَیابا دل رهایی
اگر من واقِفَم که من کجایم
سَرِ نَخْلَم ندانی کَزْ چه سوی است
دَرین آب اَرْ نِگونَت مینِمایَم
نه قُلماشیست لیکِن مانَد آن را
نه هَجوی میکُنم نی میسِتایَم
دَمِ عشق است و عشقْ از لُطفْ پنهان
ولی من از غَلیظیهایِهایَم
مَگو کُهْ را اگر آرَد صَدایی
که ای کُهْ نامَدی گفتی که آیَم
تو او را گو که بانگِ کُهْ از او بود
زِهی گوینده بیمُنْتَهایَم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.