هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیان رازها و اسرار عشق و غم خود سخن میگوید. او تنها با معشوق خود سخن میگوید و اسرارش را از دیگران پنهان میدارد. حتی در میان جمع، تنها معشوق اوست که سخنانش را میشنود. شاعر از پنهان شدن معشوق و نالههایش در غم او میگوید و احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۱۵۴۷
من با تو حَدیثْ بیزبان گویم
وَزْ جُمله حاضرانْ نَهان گویم
جُز گوشِ تو نَشْنَود حَدیثِ من
هر چند میانِ مَردمان گویم
در خوابْ سُخَن نه بیزبان گویند؟
در بیداریْ من آنچُنان گویم
جُز در بُنِ چاه مینَنالَم من
اسرارِ غَمِ تو بیمَکان گویم
بر رویِ زمین نِشَسته باشم خوش
اَحْوالِ زمینْ بر آسْمان گویم
معشوق هَمیشود نَهان از من
هر چند عَلامَت نشان گویم
جانهایِ لَطیف در فَغان آیند
آن دَمْ که من از غَمَت فَغان گویم
وَزْ جُمله حاضرانْ نَهان گویم
جُز گوشِ تو نَشْنَود حَدیثِ من
هر چند میانِ مَردمان گویم
در خوابْ سُخَن نه بیزبان گویند؟
در بیداریْ من آنچُنان گویم
جُز در بُنِ چاه مینَنالَم من
اسرارِ غَمِ تو بیمَکان گویم
بر رویِ زمین نِشَسته باشم خوش
اَحْوالِ زمینْ بر آسْمان گویم
معشوق هَمیشود نَهان از من
هر چند عَلامَت نشان گویم
جانهایِ لَطیف در فَغان آیند
آن دَمْ که من از غَمَت فَغان گویم
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.