۳۱۴ بار خوانده شده
پیوستگی به حق، ز دو عالم بریدنست
دیدار دوست هستی خود را ندیدنست
آزادگی کزوست مباهات عافیت
دل را زحکم حرص وهوا واخریدنست
پرواز سایه جز به سر بام مهر نیست
از خود رمیدن تو، به حق آرمیدنست
چون موجکوشش نفس ما درتن محیط
رخت شکست خویش به ساحلکشیدنست
پامال غارت نفس سرد یأس نیست
صبح مراد ما کهگلش نادمیدنست
بر هرچه دیده واکنی از خویش رفتهگیر
افسانهوار دیدن عالم شنیدنست
تا حرص آب و دانه به دامت نیفکند
عنقا صفت به قاف قناعت خزیدنست
گر بوالهوس به بزم خموشان نفشکشد
همچون خروس بیمحلش سر بریدنست
امشب ز بسکه هرزه زبانست شمع آه
کارم چوگاز تا به سحر لبگزیدنست
آرام در طریقت ما نیست غیرمرگ
هنگامه گرمساز نفسها تپیدنست
ما را به رنگ شمع درعافیت زدن
از چشم خود همین دو سه اشکی چکیدنست
سعی قدمکجا وطریق فناکجا
بیدل به خنجرنفس این ره بریدنست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
دیدار دوست هستی خود را ندیدنست
آزادگی کزوست مباهات عافیت
دل را زحکم حرص وهوا واخریدنست
پرواز سایه جز به سر بام مهر نیست
از خود رمیدن تو، به حق آرمیدنست
چون موجکوشش نفس ما درتن محیط
رخت شکست خویش به ساحلکشیدنست
پامال غارت نفس سرد یأس نیست
صبح مراد ما کهگلش نادمیدنست
بر هرچه دیده واکنی از خویش رفتهگیر
افسانهوار دیدن عالم شنیدنست
تا حرص آب و دانه به دامت نیفکند
عنقا صفت به قاف قناعت خزیدنست
گر بوالهوس به بزم خموشان نفشکشد
همچون خروس بیمحلش سر بریدنست
امشب ز بسکه هرزه زبانست شمع آه
کارم چوگاز تا به سحر لبگزیدنست
آرام در طریقت ما نیست غیرمرگ
هنگامه گرمساز نفسها تپیدنست
ما را به رنگ شمع درعافیت زدن
از چشم خود همین دو سه اشکی چکیدنست
سعی قدمکجا وطریق فناکجا
بیدل به خنجرنفس این ره بریدنست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.