هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی‌های زندگی، دردها و رنج‌های آن، و همچنین به مفاهیمی مانند صبر، ادب، و فرصت‌های از دست رفته می‌پردازد. شاعر از طبیعت، عشق، و تجربیات انسانی برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۶۷۱

نی نقش چین نه حسن فرنگ آفریدنست
بهزادیِ تو دست ز دنیا کشیدنست

چون موم با ملایمت طبع ساختن
درکوچه‌های زخم چو مرهم دویدنست

این یک دو دم ‌که زندگی‌اش نام‌ کرده‌اند
چون صبح بر بساط هوا دام چیدنست

بستن دهان زخم تمنا به ضبط آه
چون رشتهٔ سراب به صحرا تنیدنست

نازم به وحشی نگه رم سرشت او
کز گرد سرمه نیز به دام رمیدنست

حیرت دلیل ‌آینهٔ هیچکس مباد
اشک گهر زیان‌زده ناچکیدنست

در وادیی ‌که دوش ادب محمل وفاست
خار قدم چو شمع به مژگان ‌کشیدنست

از دقت ادبکدهٔ عجز نگذری
اینجا چو سایه پای به دامن کشیدنست

تاکی صفا ز نقش توچیند غبار زنگ
خود را مبین اگر هوس آیینه دیدنست

در عالمی‌دکه شش جهتش ‌گرد وحشت است
دامن نچیدن تو چه هنگامه چیدنست

فرصت بهار تست چرا خون نمی‌شوی
ای بیخبر دگر به چه رنگت رسیدنست

بیدل به مزرعی‌که امل آبیار اوست
بی‌برگتر ز آبلهٔ پا دمیدنست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.