هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، گذر عمر، ناپایداری دنیا و ارزشهای اخلاقی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند وصل، عشق، فنا، وادی عشاق، عمر کوتاه و بیثباتی دنیا سخن میگوید و مخاطب را به تفکر و خودشناسی دعوت میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین برخی از مفاهیم مانند رنج، فنا و بیثباتی دنیا ممکن است برای گروههای سنی پایین سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۶۹۶
صاحب خلق حسن، گلها به دامن داشتهست
چرب و نرمی درطبایع، آب و روغن داشتهست
با دل جمع آشنا شو از پریشانی برآ
در بهار نادمیدن دانه خرمن داشتهست
وصلخواهی زینهار از فکر راحت قطع کن
وادی عشاق منزل نام رهزن داشتهست
بینشانی همتان از هرچهگویی برترند
منظر این شاهبازان یک نشیمن داشتهست
آفت جانکاه دارد برگ و ساز اعتبار
شمع از پهلوی چرب خویش دشمن داشتهست
زیرگردون سود و سودای همه با گردش است
این دکان، سنگ ترازو در فلاخن داشتهست
داغم از زیر و بم ساز خیال آهنگ عشق
هم خودشمیفهمدآنحرفیکهبا منداشتهست
کاروان عمر را یک نقش پا دنباله نیست
شوخی رفتار ما، بیرشته سوزن داشتهست
چیست مغروری ز فکرخویش غافل زبستن
ازگریبان آنکه سر برداشت گردن داشتهست
جانکنی در عجز و طاقت ناگزیر آدمیست
از نگین تا قبر، این فرهادکندن داشتهست
همت عیش و الم بر دل مبندید از ثبات
هرچه دارد خانهٔ آیینه رفتن داشتهست
آتش افتادهست بیدل در قفای کاروان
گلشن ما آنچه دارد باب گلخن داشتهست
چرب و نرمی درطبایع، آب و روغن داشتهست
با دل جمع آشنا شو از پریشانی برآ
در بهار نادمیدن دانه خرمن داشتهست
وصلخواهی زینهار از فکر راحت قطع کن
وادی عشاق منزل نام رهزن داشتهست
بینشانی همتان از هرچهگویی برترند
منظر این شاهبازان یک نشیمن داشتهست
آفت جانکاه دارد برگ و ساز اعتبار
شمع از پهلوی چرب خویش دشمن داشتهست
زیرگردون سود و سودای همه با گردش است
این دکان، سنگ ترازو در فلاخن داشتهست
داغم از زیر و بم ساز خیال آهنگ عشق
هم خودشمیفهمدآنحرفیکهبا منداشتهست
کاروان عمر را یک نقش پا دنباله نیست
شوخی رفتار ما، بیرشته سوزن داشتهست
چیست مغروری ز فکرخویش غافل زبستن
ازگریبان آنکه سر برداشت گردن داشتهست
جانکنی در عجز و طاقت ناگزیر آدمیست
از نگین تا قبر، این فرهادکندن داشتهست
همت عیش و الم بر دل مبندید از ثبات
هرچه دارد خانهٔ آیینه رفتن داشتهست
آتش افتادهست بیدل در قفای کاروان
گلشن ما آنچه دارد باب گلخن داشتهست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.