هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی و فلسفی از بیدل دهلوی، به موضوعاتی مانند فقر معنوی، انتظار ظهور حقیقت، ناپایداری زندگی، و هشدار درباره غرور و دعوی بیجا میپردازد. شاعر با استفاده از استعارههای زیبا مانند شمع، شیشهگری، و آینه، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است و ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
غزل شمارهٔ ۷۱۴
حضورکلبهٔ فقر از تکلفات بریست
چراغ ما زسر شام تا سحرسحریست
سر امید اقامت در این بساط کراست
چوشمع مرکزرنگیم ورنگها سفریست
صدای تست کزینکوه باز میگردد
به ناله رنج مکش در مزاج سنگکریست
زمان فتنهٔ آفاق انتظاری نیست
بهوش باشکه هر ماه دورها قمریست
به عجزخلق مشو غافل ازشکوه ظهور
شکست شیشهٔ امکانکلاه نازپریست
تبسمکه در این باغ بینقابیکرد
که رنگ صبحی اگرگرد میکند شکریست
گرفتم آینهات نیست محرم اشیا
به خوابش نیز نکردی نظر چه بیبصریست
به هر نفس دلی ایجاد میکنی نگهی
که زندگی چقدرکارگاه شیشهگریست
به لنگی نفست اعتماد جهد خطاست
بجا نشین و قدمزنکه مرکبتکمریست
درین بساط که نرد خیال میبازیم
به مرگ دادن جان هم دلیل مفتبریست
ز ننگ دعویگردنکشی حذر بیدل
که داغ شمع ته پاگل دماغ سریست
چراغ ما زسر شام تا سحرسحریست
سر امید اقامت در این بساط کراست
چوشمع مرکزرنگیم ورنگها سفریست
صدای تست کزینکوه باز میگردد
به ناله رنج مکش در مزاج سنگکریست
زمان فتنهٔ آفاق انتظاری نیست
بهوش باشکه هر ماه دورها قمریست
به عجزخلق مشو غافل ازشکوه ظهور
شکست شیشهٔ امکانکلاه نازپریست
تبسمکه در این باغ بینقابیکرد
که رنگ صبحی اگرگرد میکند شکریست
گرفتم آینهات نیست محرم اشیا
به خوابش نیز نکردی نظر چه بیبصریست
به هر نفس دلی ایجاد میکنی نگهی
که زندگی چقدرکارگاه شیشهگریست
به لنگی نفست اعتماد جهد خطاست
بجا نشین و قدمزنکه مرکبتکمریست
درین بساط که نرد خیال میبازیم
به مرگ دادن جان هم دلیل مفتبریست
ز ننگ دعویگردنکشی حذر بیدل
که داغ شمع ته پاگل دماغ سریست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.