هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، هستی، رنج، و جستجوی معنوی می‌پردازد. شاعر از تپش‌های دل، رقص بسمل، آتش عشق، و گردش روزگار سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند فنا، حیرت، و اضطراب اشاره می‌کند. در نهایت، متن به ناگفتنی‌بودن برخی تجربیات و کارهای انسانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و اضطراب نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

غزل شمارهٔ ۷۴۷

بر تپیدنهای دل هم دیده‌ای واکردنی‌ست
رقص بسمل عالمی دارد تماشاکردنی‌ست

یا به خود آتش توان زد یا دلی بایدگداخت
گر دماغ عشق باشد اینقدرهاکردنی‌ست

از ورق‌گردانی شام و سحر غافل مباش
زیرگردون آئچه امروز است فرداکردنی‌ست

هرکف خاکی به جوش صدگدازآماده است
یک قلم اجزای این میخانه صهباکردنی‌ست

خاک‌ما خون‌گشت و خونها آب‌گردید وهنوز
عشق‌می‌داندکه بی‌رویت‌چه با ماکردنی‌ست

حشر آرامی دگر دارد غبار بیخودی
یک قیامت از شکست رنگ برپاکردنی‌ست

بی‌نشانی می‌زند موج از طلسم‌کاینات
گر همه رنگ است‌هم پرواز عنقاکردنی‌ست

حیرتی دادم خبر از پردهٔ زنگار جسم
شاید این آیینه دل باشد مصفاکردنی‌ست

مشرب درد تو دارم سیر عالم‌کرده‌ام
گر همهٔک‌قطرهٔ‌خون‌است دل‌جا کردنی‌ست

اضطرابم درگره دارد کف خاکستری
چون سپند از نالهٔ من سرمه انشاکردنی‌ست

قامت خم‌گشته می‌گویند آغوش فناست
ناخنی‌گل‌کرده‌ام این عقده هم واکردنی‌ست

شخص تصویریم بیدل زکمال ما مپرس
حرف ما ناگفتنی وکار ما ناکردنی‌ست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.