هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند تسلیم در برابر تقدیر، بی‌اختیاری انسان در برابر حوادث زندگی، و ناتوانی در کنترل سرنوشت می‌پردازد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند فقر و تسلیم در برابر خداوند دارد. شاعر از بی‌پناهی انسان در برابر گردبادهای زندگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تنها راه نجات، تسلیم و استقامت است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۷۵۴

در طریق رفتن از خود رهبری درکار نیست
وحشت نظاره را بال وپری درکارنیست

کشتی تدبیر ما توفانی حکم قضاست
جز دم تسلیم اینجا لنگری درکار نیست

هر سر مو بهر غفلت‌پیشه بالین پر است
از برای خواب‌مخمل بستری درکار نیست

می‌برد چون‌گردباد از خویش سرگردانی‌ام
سرخوش‌دشت‌جنون‌را ساغری‌درکار نیست

در نیام هر نفس تیغ دو دم خوابیده است
چون‌سحر در قطع هستی خنجری‌درکار نیست

مشت خاک ما سراپا فرش تسلیم است وبس
سجدهٔ ما را جبینی و سری درکار نیست

خویش‌را از دیدهٔ‌خودبین خود پوشیدن است
احتیاط ما برا‌ی دیگری درکار نیست

فکرمرکب در طریق فقر، سازگمرهی‌ست
نفس‌در فرمان اگر باشد خری‌درکار نیست

جوش خون‌، نازکدلان‌را پوست برتن می‌درد
از ضعیفی بر رگ‌گل نشتری درکار نیست

استقامت بس بود ارباب همت راکمال
بهر تیغ‌کوه بیدل جوهری درکار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.