هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند وحدت وجود، ناپایداری دنیا، توهمات ذهنی، و رابطه‌ی انسان با حقیقت می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آینه، نقاش، و حباب، به نقد دیدگاه‌های سطحی و تأکید بر درک حضوری و بی‌تکلف از هستی اشاره می‌کند. همچنین، به مفاهیمی مانند کثرت و وحدت، شک و یقین، و ناپایداری امید و یاس پرداخته شده است.
رده سنی: 18+ متن دارای مضامین پیچیده‌ی فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۷۵۸

صنعت نیرنگ دل بر فطرت‌ کس فاش نیست
آینه تصوبرها می‌بندد و نقاش نیست

جوش اشیا، اشتباه ذات بی‌همتاش نیست
کثرت صورت غبار وحدت نقاش نیست

کفر و دین‌، شک و یقین سازی‌ست بی‌آهنگ ربط
هوش اگر دا‌ری بفهم ای بیخبر پرخاش نیست

عقل‌گو خون شو به دور اندیشی رد و قبول
در حضورآباد استغنا برو، یا باش نیست

هرچه خواهی در غبار نیستی آماده گیر
!ی تنک سرمایه، چون هستی‌، عدم قلاش نیست

چون حباب این چیدن و واچیدن افسون هواست
خیمهٔ اوهام را غیر از نفس فراش نیست

بی‌تکلف زی تب و تاب امید و یاس چند
عالم شوق است اینجا جای بوک وکاش نیست

شوخ چشمی برنمی‌دارد ادبگاه جلال
قدردان آفتاب امروز جز خفاش نیست

موج دریای تعین‌گر همین جوش من است
آنچه خلق‌، آب بقا دارد،‌گمان جز شاش نیست

ربش گاوی چیست‌؟ امید مراد از مردگان
زین مزارات آنکه چیزی یافت جز نباش نیست

بگذر از افسانهٔ تحقیق‌، فهم این است و بس
تا تو آگاهی رموز هیچ چیزت فاش نیست

نوبهار آیینه در دست از هجوم رنگ و بوست
بید‌ل این الفاظ غیر از صورت معناش نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.