هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر درباره عشق، جنون، حیرت و شرم است. شاعر از مفاهیمی مانند پروانه و شمع، آیینه، دل و عشق استفاده کرده تا احساسات عمیق خود را بیان کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند حیرت، نیاز و جود نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و استعاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک بهتر دارند.

غزل شمارهٔ ۸۳۲

گر جنونم هوس قطع منازل می‌داشت
خوشتر از ریگ روان آبله محمل می‌داشت

دیده ‌گر رنگی از آن جلوه به رو میآورد
یک تحیر به صد آیینه مقابل می‌داشت

پاس آیین ادب‌ گر نشدی مانع اشک
تا به کویش همه جا پا به سر دل می‌داشت

سوخت پروانه‌ام از خجلت آن شمع‌ که دوش
می‌زد آتش به خود و خاطر محفل می‌داشت

ای خوش آن شوق‌ که از لذت بی ‌عافیتی
کشتی‌ام وحشت گرداب ز ساحل می‌داشت

عقده دل اگر از سعی تپش وامی‌شد
حیرت آینه هم جوهر بسمل می‌داشت

احتیاج آینه شد نام‌ کرم جلوه فروخت
خاتم جود نگین در لب‌.سایل می‌داشت

شرم نایابی مطلب عرقی‌ساز نکرد
تا ره‌ کوشش مقصدطلبان ‌گل می‌داشت

قطع‌کردیم به تدبیر خموشی چون شمع
جاده‌ای راکه ادب در دل منزل می‌داشت

داغم از حوصلهٔ شوخ‌نگاهان بیدل
کاش در بزم بتان آینه هم دل می‌داشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.