هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیم عمیق فلسفی مانند عدم، هستی، توهمات زندگی، و عبث بودن تلاش‌های انسانی می‌پردازد. شاعر با نگاهی انتقادی به دنیای موهوم و رفتارهای انسان‌ها، از بی‌ثمر بودن بسیاری از تلاش‌ها و حرص‌ها سخن می‌گوید و به خواننده هشدار می‌دهد که از فریب‌های دنیوی دوری کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم فلسفی و عرفانی پیچیده‌ای است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، نگاه انتقادی و تلخ به زندگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۸۹۳

جان هیچ وجسد هیچ ونفس هیچ وبقا هیچ
ای هستی توننگ عدم تا به‌کجا هیچ

دیدی عدم هستی و چیدی الم دهر
با این همه عبرت ندمید ازتو حیا هیچ

مستقبل اوهام چه مقدار جنون داشت
رفتیم و نکردیم نگاهی به قفا هیچ

آیینهٔ امکان هوس‌آباد خیال ست
تمثال جنون‌گر نکند زنگ و صفا هیچ

زنهار حذرکن ز فسونکاری اقبال
جز بستن دستت نگشاید ز حنا هیچ

خلقی‌ست نمودار درین عرصهٔ موهوم
مردی وزنی باخته چون خواجه‌سرا هیچ

بر زلهٔ این مایده هرچند تنیدیم
جز حرص نچیدیم چوکشکول‌ گدا هیچ

تا چند کند چارهٔ عریانی ما را
گردون که ندارد به جز این کهنه درا هیچ

منزل عدم و جاده نفس ما همه رهرو
رنج عبثی می‌کشد این قافله با هیچ

بیدل اگر این است سر و برگ کمالت
تحقیق معانی غلط و فکر رسا هیچ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.