هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، وحدانیت خدا، هستی‌شناسی، و رابطه‌ی انسان با جهان می‌پردازد. شاعر از استعاره‌های زیبایی مانند نقاب، آفتاب، شراب، و آتش استفاده می‌کند تا مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۹۲۵

به روی آن جهان جلوه‌، یک عالم نقاب افتد
که چشم خیره‌بینان در خیال آفتاب افتد

بقدر نفی ما آماده است اثبات یکتایی
کتان چندان‌که بارش بگسلد در ماهتاب افتد

مریض عشق تدبیر شفا را مرگ می‌داند
ز بیم‌ سوختن حیف ‌است اگر آتش ‌در آب افتد

دماغ لغزش مستان خجل شد ازفسردنها
نگاهش‌مایل‌شوخی‌ست‌یارب در شراب‌افتد

فسون گریهٔ عشاق تاثیر دگر دارد
به فریاد آرد آتش را سرشکی‌ کز کباب افتد

درافتادن به روی یکدگر دور است از آگاهی
ز مژگان هم اگر این اتفاق افتد به خواب افتد

کمال فطرت از سعی ادب غافل نمی‌باشد
به‌ضبط خویش افتد هرقدر در رشته‌تاب افتد

به افسون قبول خلق تاکی هرزه‌گو باشم
اگر حرفم به خاک افتد دعاها مستجاب افتد

در آن وادی ‌که من از شرم رعنایی عرق دارم
چو ابر از خاک ‌هر گردی که‌ برخیزد در آب‌ افتد

نمی‌جوشند گوهرطینتان با موج این دریا
برون می‌افتد از خط نقطه‌ای‌کان انتخاب افتد

به خود پرداختن هم بر نمی‌دارد دماغ اینجا
صفای طبع انسانی‌که در فکر دواب افتد

چه امکان‌ست بی‌تاثیری افسون محبت را
پر پروانه‌ گر بالین‌ کنی آتش به خواب افتد

به این هستی ز اسباب دگر تهمت مکش بیدل
نفس‌کم‌نیست آن‌باری‌که بر دوش حباب افتد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.