هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از بهانه‌ها و وعده‌های دروغین فردی که قصد فریب او را دارد، شکایت می‌کند. شاعر به تکرار عبارت «لا نسلم» تأکید می‌کند که نشان‌دهنده عدم اعتماد و پذیرش این بهانه‌هاست. او از انواع حیله‌ها و فریب‌هایی که برای گمراه کردن او استفاده می‌شود، انتقاد می‌کند و در نهایت بیان می‌کند که این مکر و حیله‌ها پایانی ندارد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم انتقادی و پیچیده‌ای مانند فریب، حیله و عدم اعتماد است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از عبارات و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان دیده می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۵۸۲

هرچه گویی از بَهانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم
کار دارم من به خانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

گفته‌یی فردا بیایم لُطف و نیکویی نِمایَم
وَعده است این‌‌ بی‌نشانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

گفته‌یی رَنُجور دارم دلْ زِ غَم پُرشور دارم
این فَریب است و بَهانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

گفت مادرْ مادرانه چون بِبینی دام و دانه
این چُنین گو رَهْ رُوانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

گویی‌‌‌‌اَم امروزْ زارَم نِیَّتِ حَمّام دارم
می نِمایی سنگ و شانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

هر کجا خوانند ما را تا فَریبانند ما را
غیرِ این عالی سِتانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

بر سَرِ مَستان بیایی هر دَمی زَحْمَت نِمایی
کین فُلان است آن فُلانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

گویی‌‌‌‌اَم من خواجه تاشَم عاقِبَت اَنْدیش باشم
تا دَراُفتی در میانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

رو تُرُش کرد آن مُبَرسَم تا زِ شکلِ او بِتَرسَم
ای عَجوزه‌ی بامَثانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

دست از خَشمَم گَزیدی گویی از عشقت گَزیدم
مَغْلَطه است این ای یگانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم

جُمله را نَتْوان شِمُردن شَرحِ یک یک حیله کردن
نیست مَکْرَت را کَرانه لا نُسَلِّم لا نُسَلِّم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.