هوش مصنوعی: این متن شعری است که مفاهیم عشق، رنج، تهمت، و زندان را بررسی می‌کند. شاعر از تجربیات عاشقانه و دردهای ناشی از تهمت و زندان صحبت می‌کند و به این موضوع اشاره دارد که عشق و رنج بخشی از زندگی هستند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند طمع، سخنوری، و قدرت عشق اشاره می‌کند و از شیر سمایی و غمزه خون‌خوار به عنوان نمادهای قدرت و جذابیت یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق و پیچیده‌ای مانند عشق، رنج، تهمت، و زندان است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از نمادها و استعاره‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۸۱

گَر به خوبی مَه بِلافَد لا نُسَلِّم لا نسلم
کَنْدَرین مَکْتَب ندارد کَرّ و فَرّی هر مُعلم

مُتَّهَم شو هَمچو یوسُف تا در آن زندان دَرآیی
زان که در زندان نَیایَد جُز مَگَر بَدنام و ظالم

جایِ عاقلْ صَدرِ دیوان جایِ مَجنونْ قَعْرِ زندان
حَبْس و تُهْمَتْ قِسْمِ عاشق تَخت و مِنْبَرْ جایِ عالم

کم طَمَع شُد آن کسی کو طَمْع در عشقِ تو بَندد
کم سُخَن شُد آن کسی که عشقْ با او شُد مُکالم

پَنجه اَنْدَر خونِ شیران دارد آن شیرِ سَمایی
غَمْزه خونْ خوار دارد غم ندارد از مَظالم

گَر بگویم وَرْ خَموشَم وَرْ بِجوشَم وَرْ نَجوشَم
اَنْدَرین فِتْنه خوشَم من تو بُرو می‌باش سالم

مَشک بَربَند ای سَقا تو گر چه اَنْدَر وقتِ خوردن
مَستی آرَد این مَعانی حیرت آرَد این مَعالِم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.