هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان دردها، حسرت‌ها و وحشت‌های انسان در زندگی می‌پردازد. شاعر از عشق، مرگ، طبیعت و مفاهیم انتزاعی مانند حیرت و عافیت سخن می‌گوید. در عین حال، به زیبایی‌های طبیعت و زندگی نیز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و حسرت ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۰۵

به پستی وانماند هر که از دردی نشان دارد
سحر از چاکهای دل به گردون نردبان دارد

به دوش الرحیلی بار حسرت می‌کشد عالم
جرس عمری‌ست چون گل محمل این ‌کاروان دارد

بجز وحشت نمی‌بالد ز اجزای جهان‌گردی
چمن از برگ برگ خویش دامن بر میان دارد

به ذوق عافیت خون خورردنت‌ کار است معذوری
در اینجا گر همه مغز است درد استخوان دارد

مکن با چشم تر سودا اگر محو تماشایی
بهار حیرت آیینه در شبنم خزان دارد

سخن باشد دلیل زندگی روشن‌خیالان را
غم مردن ندارد شعلهٔ ما تا زبان دارد

در آغوش نشاط دهر خوابیده‌ست کلفتها
شکستن در طلسم شوخی رنگ آشیان دارد

به صدگلزار رعنایی به چندین رنگ پیدایی
همان ناموس یکتایی مرا از من نهان دارد

غبارم پر نمی‌زد گر نمی سر می زد از اشکم
عنان وحشت من عجز این وا‌ماندگان دارد

نشاط حسن می‌بالد ز درد عاشقان بیدل
گلستان خنده دربار است تا بلبل فغان دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.