هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند نیازهای مادی و معنوی انسان، حرص و طمع، رنج‌های زندگی، عشق و محبت، و حقایق فلسفی درباره زندگی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند فقر، آبرو، حرص، رنج، عشق، وفا، و حقیقت زندگی سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه، پیام‌های عمیقی را منتقل می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر و تحلیل دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۱۰۵۷

احتیاجی که سر مرد به خم می‌آرد
آبرو می‌برد و جبههٔ نم می‌آرد

همه ‌کس ‌گرسنهٔ ‌حرص ‌به ‌ذوق سیری‌ست
رنج باری‌که‌کشد پشت شکم می‌آرد

ترک سیم و درم از خلق چه امکان دارد
پشت دست است‌که ناخن ز عدم می‌آرد

کامجویان طلب همت از افسوس‌کنید
که ز اسباب جهان دست بهم می‌آرد

گل این باغ ز نیرنگ شکفتن افسرد
باخبر باش‌ که شادی همه غم می‌آرد

در وفا منکر انجام محبت نشوی
برهمن آتشی از سنگ صنم می‌آرد

بلبلان دعوت پروانه به ‌گلشن مکنید
رنگ‌گل تاب پر سوخته‌کم می‌آرد

جرس‌ قافلهٔ عشق خروش هوس است
نیست جز گرد حدوث آنچه قدم می‌آرد

آن سوی خاک نبردیم سراغ تحقیق
قاصد ما خبر از نقش قدم می‌آرد

ای بنایت هوس ایجاد کن دوش حباب
نفست گر همه بار است ‌که خم می‌آرد

تو دلی جمع ‌کن این تفرقه‌ها اینهمه نیست
سر صد رشته همین عقده بهم می‌آرد

همه جا مفت بر خال زیادی بیدل
طاس این نرد برای‌تو چه‌کم می‌آرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.