هوش مصنوعی: این شعر از بیدل، شاعر پارسی‌گوی، به مفاهیمی مانند گذرایی زندگی، ناپایداری دنیا، عشق، رنج و امید می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات انسانی و فلسفه‌ی وجودی را به نمایش می‌گذارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۷۲

عرق‌آلوده جمالی ز نظر می‌گذرد
کزحیا چون عرقم آب ز سر می‌گذرد

کیست از شوخی رنگ تو نبازد طاقت
آب یاقوت هم اینجا ز جگر می‌گذرد

خط مسطر نشود مانع جولان قلم
تیغ را جاده‌کند هرکه ز سر می‌گذرد

موج ما بی‌نم ازین بحر پر آشوب گذشت
همچو نظاره که از دیدهٔ تر می‌گذرد

نیست درگلشن اسباب جهان رنگ ثبات
همه از دیدهٔ ما همچو نظر می‌گذرد

منزلی نیست که صحرا نشد از وحشت ما
غنچه در گل خزد آنجا که سحر می‌گذرد

شوخی رشتهٔ نومیدی ما بس که رساست
ناله تا بال گشاید ز اثر می‌گذرد

چون نفس خانه‌پرستیم و نداریم آرام
عمر آسودگی ما به سفر می‌گذرد

در مقامی که قناعت بلد استغناست
کاروان چون تپش از موج گهر می‌گذرد

به هوس ترک حلاوت ننمایی بیدل
نیست بی‌ناله اگر نی ز شکر می‌گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.