هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و تسلیم در برابر او سخن می‌گوید. شاعر از درد هجران و درمان آن با دیدار معشوق می‌گوید و ابراز می‌کند که حاضر است جان و دل را فدای او کند. همچنین، از نور و رحمت معشوق سخن می‌گوید که تاریکی‌ها را روشن می‌کند و جسم خشک را به معجزه تبدیل می‌کند. شاعر در نهایت از تسلیم کامل در برابر معشوق و انجام هر آنچه او می‌گوید، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تسلیم و فداکاری ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۹۸

ای خوشا روزا که ما معشوق را مِهْمان کنیم
دیده از رویِ نِگارینَشْ نِگارِستان کنیم

گَر زِ داغِ هَجرِ او دَردی‌‌‌‌ست در دل‌‌‌های ما
ز آفتابِ رویِ او آن دَرد را دَرمان کنیم

چون به دستِ ما سِپارَد زُلفِ مُشک اَفْشانِ خویش
پیشِ مُشک اَفْشانِ او شاید که جانْ قُربان کنیم

آن سَرِ زُلفش که بازی می‌کُند از بادِ عشق
مَیل دارد تا که ما دل را دَرو پیچان کنیم

او به آزارِ دلِ ما هر چه خواهد آن کُند
ما به فَرمانِ دلِ او هر چه گوید آن کنیم

این کنیم و صد چُنین و مِنَّتَش بر جانِ ماست
جان و دل خِدمَت دهیم و خِدمَتِ سُلطان کنیم

آفتابِ رَحْمَتَش در خاکِ ما دَرتافته‌‌‌‌ست
ذَرّه‌‌‌های خاکِ خود را پیشِ او رَقصان کنیم

ذَرّه‌‌‌های تیره را در نورِ او روشن کنیم
چَشم‌‌‌های خیره را در رویِ او تابان کنیم

چوبِ خُشکِ جسمِ ما را کو به مانندِ عَصاست
در کَفِ موسیِّ عشقش مُعْجِزِ ثُعْبان کنیم

گَر عَجَب‌‌‌های جهانْ حیران شود در ما رَواست
کین چُنین فرعون را ما موسیِ عِمْران کنیم

نیمه‌یی گفتیم و باقیْ نیم کاران بو بَرَند
یا برایِ روزِ پنهانْ نیمه را پنهان کنیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.