هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی احساسات عاشقانه و حیرت‌انگیز را در قالب تصاویر شاعرانه بیان می‌کند. شاعر از زبان، نگاه، قلم، دل و دیگر عناصر برای توصیف حالات درونی خود استفاده می‌کند. او از شوق، حیرت، حیا، ترس و لرزش در برابر معشوق سخن می‌گوید و با تشبیهات زیبا، عمق احساسات خود را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۳۰

زبان به‌کام خموشی‌ کشد بیانش و لرزد
نگه ز دور به حیرت دهد نشانش ولرزد

نگه نظاره‌ کند از حیا نهانش و لرزد
زبان سخن‌ کند از تنگی دهانش و لرزد

چه شوکت است ادبگاه حسن را که تبسم
ببوسد از لب موج‌گهر دهانش و لرزد

قلم چگونه دهد عرض دستگاه توهم
که فکر مو شود ازحیرت میانش و لرزد

دمی‌که آرزوی دل به عرض شوق توکوشد
گره چو شمع شود ناله بر زبانش و لرزد

خیال ما کند آهنگ سجدهٔ سر راهت
برد تصور از آنسوی آسمانش و لرزد

نظربه طینت بیتاب عاشق اینهمه سهل است
که همچو مو ج شود ناله برزبانش ولرزد

عجب مدار ز نیرنگ اختراع مروت
که همچوآه زدل بگذرد سنانش ولرزد

بود ترحم عشقت به حال ناکسی من
چو مشت خس‌ که ‌کند شعله امتحانش و لرزد

به محفل تو که اظهار مدعاست تحیر
نفس در آینه پنهان کند فغانش و لرزد

به وصل وحشتم از دل نمی‌رود چه توان کرد
که سست مشق رسد تیر بر نشانش و لرزد

به عافیت نی‌ام ایمن ز آفتی‌ که ‌کشید
چون آن غریق ‌که آرند بر کرانش و لرزد

ز بسکه شرم سجودش گداخت پیکر بیدل
چو عکس آب نهد سر بر آستانش و لرزد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.