هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی مانند جستجوی حقیقت، ناتوانی انسان در رسیدن به کمال، گذر زمان و مرگ می‌پردازد. شاعر از رمز و رازهای هستی، ضعف انسان در برابر تقدیر و رسیدن به شناخت حقیقی سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند فنا، حیرت و قناعت در برابر حقایق جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و ناتوانی انسان ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۵۳

بر رمز کارگاه ازل کیست وارسد
ما خود نمی‌رسیم مگرعجزما رسد

هر شیوه‌ای کمینگر ایجاد رتبه‌ای‌ست
شکل غبار ناشده‌کی بر هوا رسد

فهم شباب قابل تحقیق ضعف نیست
پیری‌ست فطرتی‌که به قد دوتا رسد

ما را چو شمع‌ کشته اگر اوج بینش است
کم نیست ا-‌بنکه سعی نگه تا به پا رسد

در وادیی ‌که منزل و ره جمله رفتنی‌ست
اندیشه رفته است ز خود تا کجا رسد

آیینه را به قسمت حیرت قناعتی‌ست
زین جوش خون بس است ‌که رنگی به ما رسد

تا گرد ما و من به هوا نیست پر فشان
بیدل به کنه ذره رسیدن‌ کرا رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.