هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند تسلیم، استغنا، خودشناسی، و رسیدن به حقیقت از طریق تجربیات درونی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند شمع، غنچه، و بوی گل، مفاهیم عمیق روحانی و انسانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۵۴

همّت از گردنکشی مشکل به استغنا رسد
برخم‌ تسلیم زن‌ تا سر به پشت‌پا رسد

تا ز مستی تردماغی‌، انفعال آماده باش
آخر از صهبا خمی برگردن مینا رسد

فطرت آفتهاکشد تا نقش بربندد درست
اولین جام شکست از شیشه بر خارا رسد

غافل ازکیفیت پیغام یکتایی مباش
قاصد او می‌رسد هرجا دماغ ما رسد

عالمی را بی‌بضاعت‌ کرد سودای شعور
نقدی از خود کم کند هرکس به جنسی وارسد

راحت آبادی‌ که وحشت بانی آثار اوست
گرکسی تا پای دیوارش رسد صحرا رسد

نور شمع عزتم اما در این ظلمت‌سرا
عالمی پهلو تهی سازدکه بر من جا رسد

همچو بوی غنچه از ضعفی‌که دارم در کمین
امشبم‌ گر جان رسد بر لب نفس فردا رسد

پیکرم چون شمع از ننگ زمینگیری‌ گداخت
سر به ره می‌افکنم تا پا به خواب پا رسد

همنشینان زین چمن رفتند من هم بعد از این
بشکنم رنگی‌که فریادم به آن‌ گلها رسد

غنچه شو بوی گل طرز کلامم نازک است
بی‌تأمل نیست ممکن‌ کس به این انشا رسد

خودسری بیدل چه مقدار آبیار وهمهاست
سرو زین اندام می‌خواهد به آن بالا رسد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.