هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند ارزش فضیلت و خرد، نقد دنیای مادی و ظاهری، عشق و رازداری، و ناامیدی از درک حقیقت می‌پردازد. شاعر از غفلت انسان، اهمیت درد و رنج در کسب نامداری، و بی‌معنایی زندگی در سایه توهمات سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند غیرت، ندامت، و گذرایی فرصت‌های زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، نقدهای اجتماعی پیچیده، و استفاده از استعاره‌های سنگین، درک این شعر را برای مخاطبان زیر 18 سال دشوار می‌کند. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و حسرت ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۸۷

رمز آشنای معنی هر خیره‌سر نباشد
طبع سلیم فضل است ارث ‌پدر نباشد

غفلت بهانه مشتاق خوابت فسانه مایل
بر دیده سخت ظلم است ‌گر گوش ‌کر نباشد

افشای راز الفت بر شرم واگذار‌بد
نگشاید این‌ گره را دستی‌ که تر نباشد

بر آسمان رسیدیم راز درون ندیدیم
این حلقه شبهه دارد بیرون در نباشد

خلق و هزار سودا ما و جنون و دشتی
کانجا ز بیکسیها خاکی به سر نباشد

چین کدورتی هست بر جبههٔ نگینها
تحصیل نامداری بی‌دردسر نباشد

امروز قدر هرکس مقدار مال و جاه است
آدم نمی‌توان‌ گفت آنرا که خر نباشد

در یاد دامن او ماییم و دل تپیدن
مشت غبار ما را شغل دگر نباشد

نقد حیات تاکی در کیسهٔ توهم
آهی که ما نداربم گو در جگر نباشد

آن به‌ که برق غیرت بنیاد ما بسوزد
آیینه‌ایم و ما را تاب نظر نباشد

پیداست از ندامت عذر ضعیفی ما
شبنم چه وانماید گر چشم تر نباشد

گردانده گیر بیدل اوراق نسخهٔ وهم
فرصت بهار رنگست رنگ اینقدر نباشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.