هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، وحدت وجود، فنا و بقا، و حیرت در برابر اسرار هستی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و نمادهای مختلف مانند پروانه، شیشه، و شانه، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان می‌کند. او از جستجوی معنا، رهایی از تعلقات دنیوی، و رسیدن به حقیقت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و نمادها نیاز به دانش ادبی و تجربه‌ی زندگی بیشتری دارند تا به طور کامل درک شوند.

غزل شمارهٔ ۱۱۹۶

دل انجمن محرم و بیگانه نباشد
جز حیرت ادراک درین خانه نباشد

در ساز فنا راحت عشاق مهیاست
بالین وفا بی‌پر پروانه نباشد

بی‌کسب صفا صید معانی چه خیال است
تا سنگ بود شیشه پریخانه نباشد

چون شانه‌ کلید سر مویی نتوان شد
تا سینهٔ چاکت همه دندانه نباشد

دل زانوی فکرش همه چشم است که مینا
چندان‌که خمد بی‌خط پیمانه نباشد

بی‌ساخته حسنی‌ست که دارم به کنارش
مشاطهٔ شوق آینه و شانه نباشد

افسون چه ضرور است به عزم مژه بستن
در خواب عدم حاجت افسانه نباشد

بر اوج مبر پایه اقبال تعین
تا صورت رفتار تو لنگانه نباشد

ابرام هوس می‌کشدت بر در دونان
شاهی اگر این وضع ‌گدایانه نباشد

وحدت چه‌خیال است توان یافت به‌کثرت
چون ریشه دوانید نمو، دانه نباشد

عالم همه محمل‌کش‌ کیفیت اشک است
این قافله بی‌لغزش مستانه نباشد

دل‌گرد جنون می‌کند امروز ببینید
در خانهٔ ما بیدل دیوانه نباشد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.