هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعاتی مانند گذر عمر، حسرت، عشق، انتظار، و ناپایداری زندگی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند جوانی از دست رفته، آرزوهای برآورده نشده، و ناامیدی سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به طبیعت و نمادهای آن مانند بهار و خزان دارد که نشاندهنده تغییر و تحول در زندگی است. در بخشهایی نیز به عشق و دلبستگیهای عاطفی اشاره شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات عاطفی و نگرانیهای وجودی مطرح شده در شعر نیاز به درک بالاتری از زندگی و تجربیات انسانی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۱۵
پیر خمیازهکش وضع جوان میباشد
حسرت تیر در آغوش کمان میباشد
نوبهار چمن عمر همین خاموشیست
گفتگو صرصر تمهید خزان میباشد
غفلت از منتظر وصل خیالی است محال
چشم اگر بسته شود دل نگران میباشد
رهبر عالم بالاست خیال قد یار
خضر این بادیه چون سرو جوان میباشد
قطع زنجیر ز مجنون تو نتوان کردن
موج جزو بدن آب روان میباشد
چه خیالیست نوایی ز تمنا نکشیم
که نفس رشتهٔ قانون فغان میباشد
سخت دور است ازین دامگه آزادی ما
مژه از بیخبری بالفشان میباشد
خاطر نازک ما ایمن از آفات نشد
سنگ درکارگه شیشهگران میباشد
سر تسلیم سبکمایه به بیقدریهاست
جنس ما را به کف دست دکان میباشد
بلبل طفل مزاجم بهکجا دل بندم
گل این باغ ز رنگینقفسان میباشد
کج ادایانه به ارباب مطالب سرکن
راستی بر دل ین قوم سنان میباشد
چشم تا واکنی از خویش برون تاختهایم
صورت آیینهٔ دامن به میان میباشد
صافمشرب دو زبانی نپسندد بیدل
هرچه در دل، به لب آب همان میباشد
حسرت تیر در آغوش کمان میباشد
نوبهار چمن عمر همین خاموشیست
گفتگو صرصر تمهید خزان میباشد
غفلت از منتظر وصل خیالی است محال
چشم اگر بسته شود دل نگران میباشد
رهبر عالم بالاست خیال قد یار
خضر این بادیه چون سرو جوان میباشد
قطع زنجیر ز مجنون تو نتوان کردن
موج جزو بدن آب روان میباشد
چه خیالیست نوایی ز تمنا نکشیم
که نفس رشتهٔ قانون فغان میباشد
سخت دور است ازین دامگه آزادی ما
مژه از بیخبری بالفشان میباشد
خاطر نازک ما ایمن از آفات نشد
سنگ درکارگه شیشهگران میباشد
سر تسلیم سبکمایه به بیقدریهاست
جنس ما را به کف دست دکان میباشد
بلبل طفل مزاجم بهکجا دل بندم
گل این باغ ز رنگینقفسان میباشد
کج ادایانه به ارباب مطالب سرکن
راستی بر دل ین قوم سنان میباشد
چشم تا واکنی از خویش برون تاختهایم
صورت آیینهٔ دامن به میان میباشد
صافمشرب دو زبانی نپسندد بیدل
هرچه در دل، به لب آب همان میباشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.