هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند ناپایداری زندگی، رنج‌های بشری، فریبندگی ظواهر، و دشواری‌های رسیدن به حقیقت می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند آب، آینه، شعله، و سنگ برای بیان مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، درک متن را برای سنین پایین‌تر دشوار می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۱۲۱۶

راحت دل ز نفس بال‌فشان می‌باشد
آب این آینه چون باد روان می‌باشد

شعله‌ها رنگ به خاکستر ما باخته است
شور پرواز درن سرمه نهان می‌باشد

سادگی جنس چو آیینه دکانی داریم
زینت ما به متاع دگران می‌باشد

به زبان راز دل خویش سپردیم چو شمع
موج این‌گوهر خون‌گشته زبان می‌باشد

حایلی نیست به جولانگه معنی هشدار
خواب پا در ره ما سنگ‌نشان می‌باشد

بی‌گهر نشئهٔ تمکین صدف ممکن نیست
تا نم آب بگو شست‌گران می‌باشد

کینهٔ خصم بداندیش ملایم‌گفتار
نیش خاری است ‌که در آب نهان می‌باشد

ایمن از فتنه نگردی به مدارای حسود
آب تیغ آفت قعرش به‌کران می‌باشد

تیره‌بختی نفسی از طلبم غافل نیست
سایه دایم ز پی شخص روان می‌باشد

ذوق خود بینی ما تا نشود محو فنا
نتوان یافت که آیینه چسان می‌باشد

شرر از سنگ دهد عرضهٔ شوخی بیدل
تیغ‌ کین را سخن سخت فسان می‌باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.