هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند درد، غم، ناامیدی، جستجوی معنا، و رسیدن به خودآگاهی می‌پردازد. شاعر از احساسات عمیق انسانی، رنج‌های درونی، و تلاش برای یافتن حقیقت وجود سخن می‌گوید. در نهایت، به‌نوعی از «عدم» به عنوان نقطه‌ای برای یافتن خود واقعی اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تجربه‌ی کامل، نیازمند بلوغ فکری و شناختی است که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و جستجوی معنا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲۲

جگری آبله زد تخم غمی پیدا شد
دلی آشفت غبار المی پیدا شد

صفحهٔ‌سادهٔ هستی خط‌ نیرنگ نداشت
خیرگی کرد نظرها رقمی پیدا شد

نغمهٔ پردهٔ دل مختلف آهنگ نبود
ناله دزدید نفس زیر و بمی پیدا شد

باز آهم پی تاراج تسلی برخاست
صف بیتابی دل را علمی پیدا شد

بسکه دارم عرق از خجلت پرواز چو ابر
گر غبارم به هوا رفت نمی پیدا شد

عدمم داد ز جولانگه دلدار سراغ
خاک ره‌گشتم و نقش قدمی پیدا شد

رشک آن برهنم سوخت که در فکر وصال
گم‌شد ازخویش و ز جیب صنمی پیدا شد

فرصت عیش جهان حیرت چشم آهوست
مژه برهم زدنی‌کرد رمی پیدا شد

قد پیری ثمر عاقبت‌اندیشی ماست
زندگی زیر قدم دید خمی پیدا شد

بسکه درگلشن ما رنگ هوا سوخته است
بی‌نفس بود اگر صبحدمی پیدا شد

هستی صرف همان غفلت آگاهی بود
خبر از خویش‌ گرفتم عدمی پیدا شد

خواب پا برد زما زحمت جولان بیدل
مشق بیکاری ما را قلمی پیدا شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.