هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از بیدل دهلوی، بیانگر حالات روحی و عرفانی شاعر در برابر خداوند است. شاعر از شرم و عجز خود در برابر معبود سخن می‌گوید و به رحمت الهی امیدوار است. او از وابستگی‌های دنیوی و گذرایی زندگی می‌گوید و به عظمت و قدرت خداوند اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر به سجده و عبادت به عنوان راهی برای نزدیکی به خدا تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات پیچیده شعر کلاسیک فارسی، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۲۴

بازم از شرم سجود امشب عرق بیتاب شد
لآستان او به یاد آمد جبیبم آب شد

تا قیامت بر‌نمی‌آیم ز شرم ناکسی
داشتم گرد سرش گردیدنی گرداب شد

عجز بردیم و قبول بار رحمت بافتیم
آنچه اینجا کاسد ما بود آنجا باب شد

حرص پهلوها تهی‌کرد ازحضور بوریا
در خیال‌خوب مخمل عالمی بیخواب شد

آنقدرها نیست این پست و بلند اعتبار
صنع‌ تصحیفی است‌ گر بواب ما نواب شد

تا قوا سستی ندارد این تعلقها بجاست
با گسستن بست‌ پیمان رشته چون بیتاب شد

گر گذشتن شد بقین بگذر ز تدبیر جسد
فکرکشتی چیست هرگاه آبها پایاب شد

دانه مهری بود بر طومار وهم شاخ و برک
دل ز جمعیت‌گذشت و عالم اسباب شد

زندگی‌ گر عبرت‌ آهنگ همین ‌شور و شر است
چون نفس نتوان به ساز ما و من مضراب شد

خاک گردیدبم اما رمز دل نشکافتیم
در پی این دانه چندین آسیا بی‌آب شد

جستجوی رفتگان سر بر هوا کردیم حیف
پیش ما بود آنچه ما را در نظر ناباب شد

قامتت خم‌گشت بیدل ناگزیر سجده باش
ناتوانی هر کجا بی‌پرده شد محراب شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.