هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی به موضوعاتی مانند خودشناسی، گذر عمر، پیری، عجز انسان در برابر تقدیر، و ارزش سکوت و خاموشی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، از ناپایداری دنیا، فروپاشی غرور، و اهمیت راستی و صداقت سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربه‌ی کافی از زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۳۳

آگاهی دل انجمن اختلاف شد
عکسش فروگرفت چو آیینه صاف شد

کام و زبان به سرمه‌اش از خاک پرکند
گویاییی‌که تشنهٔ لاف وگزاف شد

بر چینی‌ات مناز که خاقان به آن غرور
چندی به سر نیامده مویینه‌باف شد

میل غذاست مرکز بنیاد زندگی
پیچید معده بر هوس جوع و ناف شد

مستغنی‌ام ز دیر و حرم کرد بیخودی
برگرد خویش گردش رنگم طواف شد

آخر به ناله دعوی طاقت نرفت پیش
لب بستنم به عجز دوام اعتراف شد

پیری‌گره ز رشتهٔ جان سختی‌ام ‌گشود
قد خمیده تیشیهٔ خاراشکاف شد

مردان به شرم جوهر غیرت نهفته‌اند
تیغ از حجاب زنگ مقیم غلاف شد

فهمیده نِه قدم که‌کمالات راستی
ننگ هزار جاده ز یک انحراف شد

با خامشی بساز که خواهد گشاد لب
میدان هم‌کشیدن اهل مصاف شد

بیدل به چارسوی برودت رواج دهر
گردکساد، جنس وفا را لحاف شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.