هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از بیدل دهلوی، به بیان احساسات عمیق عاشقانه، رنج‌های عشق، و جدایی از خود در راه معشوق می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند عشق خونخوار، گدازش درونی، و رهایی از غرور سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند محو شدن در عشق و دوری از کفر و ایمان متعارف دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌های پیچیده، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات به رنج و جدایی نیاز به درک عاطفی بالاتری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۳۷

هرکه حرفی از لبت وامی‌کشد
از رگ یاقوت صهبا می‌کشد

بسکه مخمور خیالت رفته‌ایم
آمدن خمیازهٔ ما می‌کشد

نازش ما بیکسان بر نیستی‌ست
خار و خس از شعله بالا می‌کشد

شوق تا بر لب رساند ناله‌ای
گرد دل دامان صحرا می‌کشد

می‌رویم‌از خویش‌وخجلت می‌کشیم
ذوق آغوش که ما را می‌کشد

عشق خونخوار از دم تیغ فنا
دست احسان بر سر ما می‌کشد

خودگدازی ظرف پیدا کردن است
اشک دریاها به مینا می‌کشد

عمرها شد پای خواب‌آلود من
انتقام از سعی بیجا می‌کشد

نی نشان دارم نه نام اما هنوز
همت ‌من ‌ننگ عنقا می‌کشد

می‌گریزم از اثرهای غرور
اشک هر جا سرکشد پا می‌کشد

محو عشق ازکفر و ایمان فارغ‌ست
خانهٔ حیرت تماشا می‌کشد

بید‌ل از لبیک و ناقوسم مپرس
عشق درگوشم نواها می‌کشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.