هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات شاعرانه‌ای مانند شوق، وحشت، حیرت و عشق می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند پرواز، آینه، شمع و گلستان استفاده کرده تا احساسات درونی خود را به تصویر بکشد. متن پر از استعاره و نمادهای ادبی است که عمق احساسات و تفکرات شاعر را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۹۷

شوق تا محمل به دوش طبع وحشت‌ساز ماند
بال عنقا موج زدگردی که از ما باز ماند

نیست جز مهر زبان موج تمکین‌ گهر
دل چو ساکن شد نفس از شوخی پرواز ماند

چشم واکردیم دیگر یاد پیش‌ و پس‌ کراست
فکر انجام شرار و برق در آغاز ماند

کی حریف وحشت سرشار دل‌ گردد سپند
این جرس از کاروان ما به یک آواز ماند

وحشت صبح از نفس ایجاد شبنم می‌کند
در گره‌ گم‌ گشت تار ما ز بس بی‌ساز ماند

هیچکس از خجلت دیدار مژگان برنداشت
آینه دور از تماشا یک نگاه انداز ماند

شمع یکسر اشک و آه خویش با خود می برد
هم به زیرپای ما ماند آنچه از ما باز ماند

در خزان سیر بهارم ز‌بن‌ گلستان کم نشد
رنگها پرواز کرد و حیرتم گلباز ماند

از فرامش‌خانهٔ عرض شرر جوشیده‌ام
گرد بالی داشتم در عالم پرواز ماند

صفحهٔ دل تیره‌کردم بیدل ازمشق هوس
بسکه برهم خورد این آیینه از پرداز ماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.