هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند ناامیدی، حرص و طمع، از دست دادن امید و تلاش‌های بی‌ثمر می‌پردازد. شاعر از افرادی سخن می‌گوید که با وجود تلاش‌های فراوان، به نتیجه‌ای نرسیده‌اند و دست از تلاش کشیده‌اند. همچنین، اشاره‌ای به از دست دادن حلاوت زندگی و جرات در وجود انسان‌ها دارد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به تجربه و دانش کافی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۱۶

دونان که در تلاش گهر دست شسته‌اند
چون سگ به‌ استخوان چقدر دست شسته‌اند

بر خوان وهم منتظران بساط حرص
نی خشک دیده‌اند و نه تر، دست شسته‌اند

جمعی به ذلتی‌که برند ازکباب دل
از خود چو شمع شام و سحر دست شسته‌اند

زین مایده حضور حلاوت نصیب‌ کیست
سیلی‌خوران به موج خطر دست شسته‌اند

هستی نفس‌گداختهٔ نام جرات است
بی‌زهره‌ها همه ز جگر دست شسته‌اند

در چشمهٔ خیال هم آبی نمانده است
از بسکه رفتگان ز اثر دست شسته‌اند

سیر چنارکن‌که مقیمان این بهار
از حاصل ثمر چقدر دست شسته‌اند

دربا تلاطم آیسنه‌، صحرا غبارخیز
از عافیت چه خشک و چه تر دست شسته‌اند

رفع کدورت دو جهان سودن کفی‌ست
آزادان به آب‌گهر دست شسته‌اند

هر سبزه ترزبان خروش اناالحناست
خوبان درین حدیقه مگر دست شسته‌اند

تا لب‌گشوده‌اند به حرف تبسمت
شیرین‌لبان ز شیر و شکر دست شسته‌اند

بیدل کراست آگهی از خود که چون حباب
در تشت واژگونه ز سر دست شسته‌اند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.