هوش مصنوعی: این شعر به بیان دردها و رنج‌های بشری، ناامیدی‌ها و تلخی‌های زندگی می‌پردازد. شاعر از بی‌عدالتی‌ها، ذلت‌ها و فساد در جامعه انتقاد می‌کند و به تأثیرات منفی برخی رفتارها و اعمال اشاره دارد. همچنین، از بی‌خودی و گمگشتگی انسان در این جهان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم انتقادی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به درد و رنج ممکن است برای گروه‌های سنی پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۳۵

موج گوهرطینتان‌، گر شوخی افزون کرده‌اند
پای درد دامن سری از جیب بیرون کرده‌اند

کهکشان دیدی شکست رنگ هم فهمیدنی‌ست
بیخودان در لغزش پا سیر گردون کرده‌اند

اعتباری نیست کز ذلت‌کشان خاک نیست
عالمی را پایمال فطرت دون کرده‌اند

نشئهٔ ناقدردانی بسکه زور آورده است
اکثری از ترک می‌ بیعت به افیون کرده‌اند

خلق را خواب پریشان تاکجا راحت دهد
سایه بر فرق جهان از موی مجنون کرده‌اند

پر به صهبا خو مکن‌کاین عاریت پیمانه‌ها
رنگی از سیلی‌ست هرگه چهره‌گلگون‌کرده‌اند

بگذریداز شغل بام و درکه جمعی بیخبر
زین تکلف دشت را از خانه بیرون کرده‌اند

گل به دست و پاکه بست امشب که چون برگ حنا
بوسه مشتاقان چمنها زیر لب خون‌کرده‌اند

موج گوهر بی‌تامل قابل تمییز نیست
مصرع ما را به چندین سکته موزون‌کرده‌اند

زین بضاعت تا کجا اثبات نفی خود کنم
کاستنهای مرا هم بر من افزون کرده‌اند

بیدل این دریای عبرت را پل دیگرکجاست
زورقی چند از قد خم گشته واژون کرده‌اند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.