هوش مصنوعی: این شعر از عرفی شیرازی، با استفاده از استعاره‌های پیچیده و تصاویر شعری غنی، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، و تعارض درونی می‌پردازد. شاعر از آتش به عنوان نمادی برای احساسات شدید، عشق، و رنج استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند عشق الهی، وسوسه، و سرنوشت انسان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر ممکن است برای کودکان و نوجوانان نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۵۵

جنگ آتش، آشتی آتش، مدارا آتش است
خوش سر و کاری از آن بدخو مرا با آتش است

باده خواهی باش تا از خم برون آرم، که من
آن چه در جام و سبو دارم، مهیا، آتش است

با که گویم سر این معنی که نور حسن دوست
با دماغ ما گل و در چشم موسی آتش است

هم سمندر باش و هم ماهی که در جیحون عشق
روی دریا سلسبیل و قعر دریا آتش است

دوست را محکوم کس دیدن بود جانسوزتر
ور نه در جان زلیخا، شرم و سودا، آتش است

حسن جنسی نیست کانرا سیم و زر باشد بها
خان و مان کاروانی از این جا آتش است

عرفی از اندیشه ی بیهوده باز آ ، چاره نیست
سر نوشت ما بهشت جاودان یا آتش است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.