هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از عرفی شیرازی، به موضوعاتی مانند عشق الهی، بندگی، و ناتوانی انسان در درک کامل زیبایی و حقیقت می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که عشق قدیمی است و از آغاز خلقت وجود داشته است. همچنین، به نقد زهد ظاهری و برتری بندگی واقعی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۸۱

پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است
هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است

هر که از بندگی خویش مرا باز خرد
بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است

حد حسن تو به ادراک نشاید دانست
این سخن نیز به اندازه ی ادراک من است

هر کسی را قدم ما نبود در ره عشق
هر که در جامه ی ما بود گدای کفن است

عشق از آدم و حوا متولد شده است
تازه بر خاسته این شعله آتش کهن است

صله شعر به عرفی شکر آرد طوطی
خبرش نیست که او طوطی شکر شکن است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.