هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دردها و ناکامی‌های خود می‌گوید و بیان می‌کند که مشکلاتش ناشی از اهمال و بیتوجهی خودش است. او از قضا و قدر و اتفاقات ناگوار زندگی شکایت دارد و احساس می‌کند که هرگز از رنج‌های روزگار رهایی نخواهد یافت. همچنین، او به اعمال خود اشاره می‌کند و می‌گوید که همه‌چیز در زندگی‌اش نتیجه‌ی رفتار خود اوست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی کافی برای درک صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۸۸

درد نایافت ز بی دردی اقبال من است
ور نه مقصود من افتاده به دنبال من است

با قضا سینه ی من صاف نگردد هرگز
شکوه ی من همه از جانب اهمال من است

هرگز از محنت ایام نبودم آزاد
فتنه همزاد من و حادثه هم سال من است

آستینی که دو عالم بت و زنار در اوست
گر به معنی نگری نامه ی اعمال من است

عرفی اصلاح پریشانی ام از یاد ببر
کانچه ادبار بود پیش من، اقبال من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.