۳۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۰

مگر زمانه اسیر کمند آه من است
که باز بالش امید تکیه گاه من است

ز دیدن هوس، پاک بین شود چون عشق
دمی که حسن تو آلوده ی نگاه من است

صحیفه ای که نگردد به آب رحمت پاک
گمان برم که سیه نامه ی گناه من است

دو عالم از اثر شعله ی جمالت سوخت
به جر شعاع محبت که در پناه من است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.