هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به توصیف فتنه‌انگیزی معشوق و تأثیر عمیق نگاه و رفتار او بر شاعر می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق و جذابیت‌های فریبنده‌اش سخن می‌گوید و این فتنه‌گری را در قالب تصاویر شاعرانه مانند توفان، گلستان و دیوان حسن به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و استعاره‌های شاعرانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فتنه و دل‌ربایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا غیرقابل ارتباط باشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۱

تا چشم عشوه ساز تو مهمان فتنه است
شیرین تبسمت نمک خوان فتنه است

یا رب چه فتنه ای که به عهد تو روزگار
در گوشه ای نشسته و حیران فتنه است

ناز آفت و کرشمه بلا، عشوه دل فریب
یاران حذر کنید که توفان فتنه است

از فتنه ی غمش به که نالیم، چون مدام
دیوان شاه حسن در ایوان فتنه است

گل گل فتاده پرتو رویت در انجمن
این بزم عیش نیست، گلستان فتنه است

اسباب دلبری همه حسنش به فتنه داد
در عهد حسن او که به سامان فتنه است

چون راز فتنه فاش نگردد که چشم او
در خواب هم سرش به گریبان فتنه است

عرفی چه گونه حفظ دل خود کند، که باز
چشم کرشمه ساز تو دوران فتنه است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.