۴۱۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۶۷۰

ما به خَرمنگاهِ جانْ باز آمدیم
جانِبِ شَهْ هَمچو شَهباز آمدیم

سیر گشتیم از غَریبیّ و فِراق
سویِ اصل و سویِ آغاز آمدیم

وارَهیدیم از گداییّ و نیاز
پای کوبانْ جانِبِ ناز آمدیم

در کِنارِ مَحْرَمان، جانْ پَروَریم
چون که اَنْدَر پَردهٔ راز آمدیم

او کَمَنْد انداخت و ما را بَرکَشید
ما به دستِ صانِعْ اَنْگاز آمدیم

پیش از آن کین خانه ویران کرد اَجَل
حَمْدُلِلَّهْ، خانه پَرداز آمدیم

نانِ ما پُخته‌ست و بویَش می‌رَسَد
تا به بویِ نانْ به خَبّاز آمدیم

هین خَمُش کُن تا بگوید تَرجُمان
کَزْ مَذَلَّت سویِ اِعْزاز آمدیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.