هوش مصنوعی: این متن بیانگر بازگشت به اصل و آغاز، رهایی از نیاز و گدایی، و رسیدن به عزت و سربلندی است. شاعر از غربت و فراق خسته شده و به سوی خانه و آرامش بازگشته است. او از ویرانی خانه به دست اجل نجات یافته و به ساختن و آبادانی روی آورده است. بوی نان پخته شده نمادی از رفاه و آسایش است. در نهایت، شاعر از مذلت به سوی عزت حرکت کرده و به جایگاه والایی رسیده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷۰

ما به خَرمنگاهِ جانْ باز آمدیم
جانِبِ شَهْ هَمچو شَهباز آمدیم

سیر گشتیم از غَریبیّ و فِراق
سویِ اصل و سویِ آغاز آمدیم

وارَهیدیم از گداییّ و نیاز
پای کوبانْ جانِبِ ناز آمدیم

در کِنارِ مَحْرَمان، جانْ پَروَریم
چون که اَنْدَر پَردهٔ راز آمدیم

او کَمَنْد انداخت و ما را بَرکَشید
ما به دستِ صانِعْ اَنْگاز آمدیم

پیش از آن کین خانه ویران کرد اَجَل
حَمْدُلِلَّهْ، خانه پَرداز آمدیم

نانِ ما پُخته‌ست و بویَش می‌رَسَد
تا به بویِ نانْ به خَبّاز آمدیم

هین خَمُش کُن تا بگوید تَرجُمان
کَزْ مَذَلَّت سویِ اِعْزاز آمدیم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.