هوش مصنوعی: این متن شعری است که از گذشت زمان و تغییر حالات انسانی سخن می‌گوید. شاعر از غم و دردهای گذشته یاد می‌کند و اشاره می‌نماید که حالات انسان زودگذر است. همچنین، او به عشق و بقای آن در مقابل گذر زمان اشاره دارد و از طبیعت و تازگی آن نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۵۲

گذشت و بر من عاجز ببین چه حال گذشت
که شاهباز به کبک شکسته بال گذشت

ز غمگساریم ای دوستان بیاسایید
که دردها ز فسون کارها ز حال گذشت

ملال عالمیان دم به دم دگرگون است
منم که مدت عمرم به یک ملال گذشت

همین بس است دلیل بقای عالم عشق
که یک شب غم او در هزار سال گذشت

به باغ طبع تو عرفی که صید تازگی است
هر آن نسیم که بگذشت بر نهال گذشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.