هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از دل‌شکستگی و رنج‌های عاشقانه می‌گوید و بیان می‌کند که دوستی گاه با دشمنی همراه است. او از بی‌وفایی و نادیده گرفته شدن توسط معشوق شکایت دارد و در پایان، از عرفی می‌خواهد تا با آه و ناله‌هایش زخم‌های دلش را التیام بخشد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و روان‌شناختی است که درک آن‌ها برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند دل‌شکستگی و دشمنی در دوستی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۸

ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت
وین هم قبول کن که به جان دوست دارمت

تاراج عافیت نبود کار دوستان
وبن هم ز دوستی است که دشمن شمارمت

صد ره شکسته ای دلم از جور، هیچ گاه
نگشوده ای نقاب که معذور دارمت

عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیا
تا زخم های سینه به ناخن به کارمت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.