هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر خود و دیگران را مهمان و پروریده‌ی نعمت و نان معشوق (خدا یا معشوق زمینی) می‌داند. او از وابستگی کامل خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در هر حال و هر مکان، تحت حمایت و مراقبت معشوق است. شاعر از عشق و ایمنی که از این رابطه حاصل می‌شود، سخن می‌گوید و خود را بخشی از وجود معشوق می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۷۳

امشب ای دِلْدار مِهْمانِ توایم
شب چه باشد روز و شبْ آنِ توایم

هر کجا باشیم و هر جا که رَویم
حاضرانِ کاسه و خوانِ توایم

نَقْش‌هایِ صَنْعتِ دستِ توایم
پَروَریده‌‌ی نِعْمَت و نانِ توایم

چون کبوترزادهٔ بُرجِ توایم
در سَفَر طَوّافِ ایوانِ توایم

حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلَّوْا شَطْرَهُ
با زُجاجه‌‌ی دل، پَری خوانِ توایم

هر زمان نَقْشی کُنی در مَغزِ ما
ما صَحیفه‌‌ی خَط و عُنوانِ توایم

هَمچو موسی کم خوریم از دایۀ شیر
زان که مَستِ شیر و پِسْتان توایم

ایمِنیم از دُزد و مَکْرِ راهْ زَن
زان که چون زَر در حُرُمْدانِ توایم

زان چُنین مَست است و دِلْخوشْ جانِ ما
که سَبُکسار و گِرانْجانِ توایم

گویِ زَرّینِ فَلَکْ رَقْصانِ ماست
چون نباشد، چون که چوگانِ توایم

خواه چوگانْ ساز ما را خواه گویْ
دولَت این بَسْ که به میدانِ توایم

خواه ما را مار کُن خواهی عَصا
مُعْجِزِ موسی و بُرهانِ توایم

گَر عَصا سازی بِیَفشانیم بَرگ
وَقتِ خشم و جنگْ ثُعْبانِ توایم

عشقْ ما را پُشت داری می‌کُند
زان که خندان رویِ بُستانِ توایم

سایه سازِ ماست نورِ سایه سوز
زان که هَمچون مَهْ به میزانِ توایم

هم تو بُگْشا این دَهان را هم تو بَند
بَندْ آنِ توست و اَنْبانِ توایم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.