هوش مصنوعی: این متن بیانگر درد و رنج عاشقانه است که در آن شاعر از دل شکسته و ناامیدی خود می‌گوید. او از عشق بی‌پاسخ و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید و امیدوار است که این رنج‌ها کفاره‌ای برای گناهانش باشد. با وجود تمام غم‌ها، اشک‌هایش خشک نمی‌شود و دلش همچون سنگ سخت است. در نهایت، او سکوت می‌کند اما امیدوار است که پیام دلش از طریق نگاه‌هایش منتقل شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و غمگین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۶

خون شد دل پاره پارهٔ ما
مردیم و نکرد چٰارهٔ ما

دادیم به کفر زلفش ایمان
شاید که شود کفارهٔ ما

بندیم ز شکوه لب و لیکن
خون میچکد از نظارهٔ ما

بااینهمه غم، نمیشود آب
آه از دل سنگ خارهٔ ما

بستیم رضی لب و توان یافت
پیغام دل از نظارهٔ ما
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.