هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از دیدار معشوق و زیبایی‌های بهار سخن می‌گوید. او از شوریدگی و ویرانی دل خود در مقابل جلوه‌های معشوق می‌نالد و روزگار را مسئول ناکامی‌های خود می‌داند. در پایان، شاعر به شهیدان و عاشقان واقعی اشاره می‌کند که مانند شمعی بر مزارشان می‌درخشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۹

بهشت است آن ندانم یا بهار است
غلط کردم، غلط، دیدار یار است

هلاکِ آن تنم کز نازنینی
زمین و آسمانش زیرِ بار است

مرا گویی چرا شوریده شکلی
شراب است و بهار است و نگار است

مرا ویران دلی و جلوهٔ او
هزار اندر هزار اندر هزار است

به ناکامی خوشم یا رب که آنچه
به کام من نگردد، روزگار است

رضی گویی میان کشتگان کیست
شهیدان تو را شمع مزار است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.