هوش مصنوعی: این متن عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و وابستگی شاعر به معشوق یا ذات الهی است. شاعر تأکید می‌کند که یقین او بر پایه خیال و گمان نیست و جز معشوق، چیزی در نظرش نمی‌آید و جز نام او بر زبانش جاری نمی‌شود. او از تعلقات دنیوی مانند کفر و دین فراتر رفته و تنها به عشق و تجلی معشوق می‌اندیشد. شاعر همچنین از ریاکاری و تظاهر بیزار است و نشان می‌دهد که به هیچ‌چیز جز معشوق گردن نمی‌نهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و اشارات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۲

یقین ما به خیٰال و گمان نمیگردد
گمان آن مکنیــــــدش که آن نمیگردد

بغیر نقش توام در نظر نمی‌آید
بغیر نام توام بر زبـــــــان نمیگردد

ز کفر ودین چه زنم دم که از تجلی دوست
دلم به این و زبانم به آن نمیگردد

به آستانهٔ او کس نمیگذارد سر
که آستانهٔ او آستان نمیگردد

چنان به گرد سر دوست باز میگردم
که پیل مست به هندوستان نمیگردد

من از کجٰا و ریا و ردا و سالوسی
تو آن مجو که رضی گرد آن نمیگردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.