هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از رضی الدین آرتیمانی، شور و شوق عشق را با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق به تصویر می‌کشد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی طغیان‌گر، باده‌ای خوشگوار و گنجی پنهان یاد می‌کند و از تاثیر عمیق آن بر روح و جان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

غزل شمارهٔ ۳۶

مگر شور عشقت ز طغیان نشیند
که بحر سر شکم ز طوفان نشیند

مگر بر کنار است زان روی زلفش
که پیوسته چون من پریشان نشیند

عجب بادهٔ خوشگواریست عشقت
که در خوان گبر و مسلمان نشیند

نشسته است ذوق لبت در مذاقم
چو گنجی که در کنج ویران نشیند

نشسته بر آن روی زلف سیاهش
چو کفری که بالای ایمان نشیند

اجل گشته آنرا که در خوابش آئی
سراسیمه خیزد پریشان نشیند

هر آنکو فکندم جدا از عزیزان
الهی به مرگ عزیزان نشیند

قبای سلامت به آن رند بخشند
که از هستی خویش عریان نشیند

رضی شد پریشان آن زلف یا رب
پریشان کننده پریشان نشیند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.