هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف زیبایی و جمال معشوق می‌پردازد و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند خورشید، ماه، و دریا، عظمت و شکوه این زیبایی را به تصویر می‌کشد. او از شب‌هایی می‌گوید که تحت تأثیر این جمال بوده‌اند و حتی طبیعت نیز تحت تأثیر آن قرار گرفته است. شاعر همچنین به تأثیر عمیق این زیبایی بر خود اشاره می‌کند و از احساسات و عواطف خود در مواجهه با آن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و تصاویر شاعرانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های عمیق نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۷

شب دوشم جمالی در نظر بود
کزو هر ذره خورشید دگر بود

تأمل در رخش چندانکه کردم
ملاحت از ملاحت، بیشتر بود

سحر آشفته دیدم شام زلفش
عجب شامی؟ که بر روی سحر بود

مگر دوشینه شب بر بام بودی
که بحر و بر پر از شمس و قمر بود

نشستم تا کمر در خون دیده
ز موئی که پریشان تا کمر بود

ندیدم مادری خورشید زاید
تو را مادر مگر خورشید گر بود

چنان اندیشهٔ حسنش کند کس
که از اندیشه بسیاری به در بود

تهی میخانه کرد و در خمار است
رضی کز بوی می زیر و زبر بود
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.