هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه با استفاده از تصاویر و تشبیهات زیبا، توصیفی شاعرانه از معشوق ارائه می‌دهد. شاعر با به‌کارگیری عناصر طبیعی مانند نور، ماه، شکر، سرو و گل، زیبایی‌های معشوق را ستایش می‌کند و از تأثیر عمیق عشق بر روح و جان خود سخن می‌گوید. در پایان، شاعر به ناتوانی خود در وصف کامل معشوق و فداکاری‌های بی‌حد و حصر در راه عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و زبان شاعرانه ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۰

آن برو رویست یا نور است یا قرص قمر
آن لب لعل است یا جانست یا تنگ شکر

طاق ابرویست یا مهراب دل یا ماه نو
نرگس شهلاست یا چشم است یا بادام تر

آن قد و بالاست یا سرو سهی یا شاخ گل
و آن سر زلفست کرده عٰالمی زیر و زبر

چون کنم وصف سراپای تو را ای بینظیر
چون سراپای تو میسازد مرا بی‌پا و سر

بی‌تأمل میکشی چه بی‌زبان چه بیگناه
بی تکلف میبری، چه دل، چه دین، چه جان، چه سر

خوش نداری طور هر طرزی که آیم پیش تو
اینچنین بودست طرز عشق یا طور دگر

دل کند جان تا تماشایش کند، لیکن چه سود
میرود چون از تماشایش دل از جان بیشتر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.