هوش مصنوعی: این شعر از حسرت و ناامیدی عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر آرزو می‌کند که ای کاش معشوق وجود نداشت یا خودش را نشان می‌داد. او از بی‌مهری معشوق و سردی وعظ واعظان شکایت دارد و از عشق به عنوان غم‌انگیز یاد می‌کند. شاعر خود را مجنون معشوق می‌داند و از گریه‌های بی‌حاصل دلش می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، احساسات پیچیده‌ای مانند حسرت و ناامیدی نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر وجود ندارد.

غزل شمارهٔ ۷۷

ای کاش که بود ما نبودی
یا بنمودی هر آنچه بودی

نگشود ز کعبه در کسی را
از ما در دیر را سجودی

ز افسانهٔ واعظان فسردیم
ای مطرب عاشقان سرودی

کی مرد غم تو بودم ای عشق
صد بار فزونم ار نمودی

جز دوست اگر ز دوست خواهی
در مذهب عاشقان جهودی

مجنون توام چنانکه بودم
با ما نه‌ای آنچنانکه بودی

ای دل چه به های های گریی
هوئی مگر از رضی شنودی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.