۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۷

ای کاش که بود ما نبودی
یا بنمودی هر آنچه بودی

نگشود ز کعبه در کسی را
از ما در دیر را سجودی

ز افسانهٔ واعظان فسردیم
ای مطرب عاشقان سرودی

کی مرد غم تو بودم ای عشق
صد بار فزونم ار نمودی

جز دوست اگر ز دوست خواهی
در مذهب عاشقان جهودی

مجنون توام چنانکه بودم
با ما نه‌ای آنچنانکه بودی

ای دل چه به های های گریی
هوئی مگر از رضی شنودی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.