هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عرفی شیرازی، به زیبایی‌های عشق و محبت می‌پردازد و از مفاهیمی مانند صبر، رحمت، و ناز معشوق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «مجنون»، «زلیخا»، و «جام باده»، احساسات عمیق عاشقانه و عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۱

مجنون تو هر دم روش تازه نسازد
بد نامیت آرایش آوازه نسازد

احزای مروت همه جمع آمده، امید
کش ناز تو بی بهره ز شیرازه نسازد

نازم به صفای مه کنعان، که زلیخا
گر غیرت حور است ، که بی غازه نسازد

دریاست به یک حوصلهٔ رحمت ساقی
در باده زند جام و به اندازه نسازد

در بزم وی ای دل مکن افغان کشی، آنجا
با نغمهٔ بی شعبه و آوازه نسازد

مرهم به از آن داغ که در حالت بهبود
همسایگی داغ تواش تازه نسازد

عرفی بکش این جام، بیاسا، که نه عیب است
گر تشنه لبی چون تو، به خمیازه نسازد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.